هدف كلي اين رساله، جستجو و پژوهش در آثار عرفاي مسلمان در مورد مسئله ضرورت و يا عدم ضرورت پير در سلوك عرفاني و تعيين جايگاه پيردر اين سلوك معنوي است. روش گردآوري مطالب در اين رساله كتابخانهاي بوده و پژوهش بصورت توصيفي تحليلي انجام گرفته است.مهمترين سوالي كه در اين پژوهش مطرح ميشود اين است كه آيا حضور پير در فرايند سلوك ضروري است يا نه؟ در راستاي پاسخگويي به اين سوال نگارنده واژههاي «سلوك»، «سالك» و «پير» را بطور جداگانه مورد بررسي قرارداده و تعاريف و اقسام هر يك از آنها را بيان كرده است و در ضمن به ذكر و تبيين شرايط و موانع سلوك كه نقش تعيين كنندهاي در ضرورت و يا عدم ضرورت پير دارد – پرداخته است.با مطالعه بخش دوم اين رساله كه در واقع پاسخ اين پژوهش به سوال مطروحه است ميتوان نتيجه گرفت كه هر چند برخي از عرفا رابطه مريد و مرادي را مورد انتقاد قرار داده و سلوك فردي اختيار كردهاند، ليكن ضرورت پير در طي طريق عرفاني بطور مستقيم يا غير مستقيم از سوي عرفا مورد تأييد و تأكيد بوده است. و صوفيه براي اثبات مدعاي خود در اين زمينه به شواهد نقلي و دلايل عقلي استناد كردهاند. مسئله ديگري كه پژوهش حاضر به آن پرداخته است كيفيت حضور پيردر سلوك عرفاني است علارغم اينكه در آثار عرفاني از كيفيت حضور پير سخن گفته نشده است ولي با دقت و تأمل در گفتار و سيره عرفا ميتوان دريافت كه علاوه بر حضور جسماني، دو نوع حضور ديگر نيز براي پير در فرآيند سلوك عرفاني قابل تصور است: يكي حضور باطني (اويسي) و ديگري حضور دروني. يعني لزومي ندارد پير، شيخ خانقاه نشيني باشد كه در يك ارتباط رو در رو به ارشاد و هدايت و امر و نهي مريد بپردازد. در بين عرفا، افرادي هستند كه به تصريح يا كنايه يا به بيان محققان صوفيه از پير باطني يا پير دروني تبعيت ميكنند.بخش بعدي اين پژوهش به ذكر و تبيين اوصاف و ويژگيهاي پير تحت دو عنوان كلي اوصاف باطني (تحقيق پذير) و اوصاف ظاهري (تحقيق ناپذير) مي پردازد.بحث جايگاه پير در سلوك نيز در مبحثي جداگانه در دو بخش كاركردهاي و تأثيرات مورد بررسي قرار گرفته است. بخش اول برخي از كاركردهاي ظاهري و باطني پير را شامل ميشود و بخش دوم تأثيرات پير را بر سالك از ابعاد مختلف مورد توجه قرار ميدهد.واپسين بخش اين رساله نيز ديدگاه امام خميني را در مورد مسئله ضرورت و جايگاه پير مورد مطالعه قرار داده و چنين نتيجهگيري ميكند كه حضرت امام با بيان برخي دلايل عقلاني تأسي به استاد معنوي را براي تكامل روحاني انسان ضروري مي داند. همچنيي، ايشان صفات و ويژگيهايي را براي پير راستين بر ميشمرد كه در صورت آراسته بودن به آن صفات ميتواند نقش راهبري و ايصال به مقصود را براي سالك ايفا كند.