هدف از اين پژوهش تفسير نظرية «ولايت انتصابي مطلقه فقيه» در انديشه امام خميني ميباشد بدين منظور چيستي و چگونگي طرح و كاربست اين نظريه با روش هرمنوتيكي قصرگراي كونتين اسكير مورد بررسي قرار ميگيرد براي فهم صحيح، قصد مورد نظر امام خميني از طرح و كاربست اين نظريه لازم است در ابتدا شرايط سياسي – اجتماعي دوران طرح اين نظريه (بستر عملي – سياسي) كه نظريه پاسخي به آن شرايط بوده است بررسي شده و در گام بعدي نظريه را به عنوان يك متن در نظر گرفته و بافتهاي زباني- ايدئولوژيك آن را مورد تحليل قرار دهيم. فرضية اصلي اين پژوهش به منظور رد دو قرائت متن گرايانه و زمينه گرايانة صرف پيرامون انديشه امام خميني (و بطور خاص نظرية ولايت انتصابي مطلقه فقيه) به بهره گيري از رويكرد زبانشناختي اسكينر، طرح شده است. با بكار گيري اين رويكرد هر واژه، اصطلاح و جملهاي معنا ومفهوم خاص خود را در بستر عملي – سياسي وبافت زباني – ايدئولوژيك خود دارا ميباشد. بنابر اين بايستي انديشه امام خميني را در زمينه ايدئولوژيك – عملي خاص آن دريافت قصد اصلي امام خميني از طرح و كاربست چنين نظريهاي تأسيس و تداوم «حكومت اسلامي» به عنوان جامعترين و كاملترين نوع حكومت در تمامي زمانها و مكانها ميباشد. براي فهم، قصد اصلي ايشان از طرح و كاربست نظريه فوق بررسي همه جانبه انديشه ايشان و تحليل گفتگوي متقابل با نظريهها و مباحث موجود در درون حوزة علميه (بافتهاي زباني – ايدئولوژيك نظريه) و همچنين تعامل ايشان با مسائل ومشكلات موجود درون نظام جمهوري اسلامي ايران (بسترهاي عملي – سياسي) در فاصله سالهاي 57-68 ه.ش لازم و ضروري است و اين پژوهش براي تحقيق اين اهداف صورت گرفته است.