چکیده پایان نامه: تبیین كثرت وجود از دیدگاه عرفانی و فلسفی امام خمینی

اين رساله به بررسي كثرت وجود از منظر فلسفي و عرفاني امام خميني مي‌پردازد. نظر به دو سويه بودن عالم كه از سويي مقتضاي فهم عرفي عالم را مي‌بايد كثرت دانست و از سويي ديگر همين كثرت را بايد به نقطه‌اي وحدت بخش پيوند داد. در اين زمينه فيلسوفان و عارفان بسيار سخن گفته‌اند و با توجه به تأكيد خاص عارفان بر مسأله وحدت وجود، مسأله مقابل آن يعني كثرت وجود از نگاه آنان حائز اهميتي خاص است. عرفا گرچه قائل به وحدت وجود هستند ولي كثرت را ناديده نمي‌انگارند و از اينرو براي توجيه آن از طرق گوناگون وارد مي‌شوند. گاه از طريق اسناد خطاي معرفتي به كثرت بينان و گاه از طريق ارجاع كثرات به شئون واحد. فيلسوفان كه همواره به كثرت توجه دارند. در اين زمينه تئوريهاي گوناگوني عرضه نموده‌اند آنان در كثرت طولي و تبيين نظام علي و معلولي و ارتباط طبقات هستي و كيفيت صدور كثرت از واحد، نظرات مختلفي ارائه نموده‌اند. مشائيان از نظريه عقول عشره استفاده كرده‌اند و حكما اشراق بنا به قاعده امكان اشرف به فرشتگاه بي‌شمار طولي و عرضي قائل بودند. و در هر دو مكتب فلسفي جهت تبيين كثرت عرضي به ماهيات متوسل مي‌شوند و حال آنكه در حكمت متعاليه بر مبناي اصالت وجود كثرت طولي و عرضي هر دو ناشي از وجود است.امام خميني به عنوان يكي از پرورش يافتگان اين مكاتب فلسفي و عرفاني در فلسفه پيرو حكمت متعاليه است و با تأكيد بر اين نكته كه مباحث آن را با ذوق عرفاني تفسير مي‌نمودند. از اينرو اشتراكات زيادي در مباحث عرفاني و فلسفي ايشان مشاهده مي‌گردد. ايشان در تبيين كثرت وجود،‌ هر گونه كثرت در وجود را ناشي از تجليات اسمائي دانسته و با اعتقاد به وحدت شخصية وجود، حقيقت وجود را داراي يك فرد واحد دانسته و كثرات را ظهورات و تجليات آن حقيقت برشمرده‌اند و آنها را همچون برخي از عرفا سراب و يا دومين نقش احول ندانسته‌اند به اين ترتيب نه تنها كثرت در عالم را طرد نكرده‌اند بلكه آن را اثبات مي‌كنند و هنگام بحث از حضرات خمس به بيان كثرت طولي در عالم پرداخته‌اند و كثرت عرضي در عالم فرشتگان و عالم طبيعت را نيز پذيرفته‌اند.