سازمان مجاهدین خلق یکی از سازمانهای چریکی- سیاسی دوران پهلوی بود که با رویکردی مذهبی و قرائتی متفاوت از اسلام رایج و سنتی، به مبارزه با رژیم پرداخت. آنان با طرد هرگونه مبارزهی مسالمتآمیز با اتخاذ مشی مسلحانه راهی دیگر برگزیدند. اما در پی ضربهی سال 50 کادر رهبری بر آن شد تا به تحلیل شکست سازمان بپردازد. در این راستا بخشی از آنان مذهب را عامل شکست دانسته و مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی رسمی سازمان پذیرفتند و این اقدام سازمان را به دو بخش مارکسیستی و مذهبی تبدیل کرد. حال در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش که گروههای مذهبی سازمان چه واکنش و عملکردی از خود نشان دادند و در قبال انقلاب اسلامی چه مواضعی اتخاذ کردند، باید گفت، بخش مذهبی در زندان، خارج از زندان و بخش خارج از کشور با چند رویکرد متفاوت به صورت گروهی و یا منفرد به بازسازی و بازنگری مبانی نظری سازمان پرداخت و ضمن مخالفت با بخش مارکسیستی، به شیوهی مسلحانه وفادار ماند. بخش مذهبی خارج از زندان و خارج از کشور: گروه منصورون، فریاد خلق، مهدویون، دانشجویان مسلمان خارج از کشور و افراد منفرد رهبری امام را پذیرفته و به انقلاب پیوستند. نیروهای مذهبی داخل زندان مانند: گروه میثمی و امت واحده به مخالفت با بخش مارکسیستی و بازبینی مبانی نظری سازمان پرداختند. اما بزرگترین جناح مذهبی در قالب گروه مسعود رجوی در زندان خود را سازمان اصلی مجاهدین نامید و با اطلاع دقیق از نادرستی ایدئولوژی سازمان برای حفظ قدرت سازمانی به کار تشکیلاتی پرداخت. پس از انقلاب این گروه به دلیل روحیهی پیشتازانگاری و ناتوانی در کسب قدرت سیاسی با نظام جدید سرناسازگاری گذاشت و به مبارزهی مسلحانه پرداخت. واژگان کلیدی: سازمان مجاهدین خلق، ایدئولوژی، مشی مسلحانه، گروههای مذهبی