چكيده: . در اين تحقيق سعي شده ارتباط مفهوم قدرت سياسي در انديشه سياسي امام خميني بر اساس نظريه موريس باربيه مورد ارزيابي قرار گيرد.فهم معناي قدرت سياسي در انديشه امام خميني كمك مي كند تا بسياري از روابط قدرت و سازوكارهاي حكومت در جمهوري اسلامي قابل درك باشد. تجربه تاريخي نشان مي دهد كه دين و سياست رابطه اي چندجانبه در انديشه سياسي داشته اند. از برتري دين بر سياست تا تبعيت دين از سياست و همچنين تفكيك دين از سياست مورد نظر بوده است. بر اساس نظريه موريس باربيه قدرت سياسي در انديشه سياسي امام خميني به رويكرد تفوق دين بر سياست نزديك تر مي باشد . در اين تحقيق نشان داده شده امام خميني بر اساس مفاهيم ، جايگاه خير و شر در كلام شيعي ، ارتباط دنيا با اخرت. رابطه ايمان و عمل و تفسير جايگاه پيامبر منابع قدرت سياسي خود را توليد كرده است و براي ايجاد و بقاي قدرت سياسي سازو كارهايي مانند امت اسلامي ، تفاسير پويا از عاشورا، انتظار و نهادسازي ديتي را طراحي كرده است. در پايان مشخص مي شود امام خميني با توجه به نگاه حداكثري به دين الهيات سياسي خود را تنظيم نموده و توجه به همه امور دنيا را جزو انديشه سياسي خود قرار داده است. اين رويكرد به اين نتيجه مي رسد كه رسيدن به قدرت سياسي به عنوان يك فريضه ديني قابل تحقق است كه به تكامل دين فردي و جمعي بسيار كمك مي كند.