چکیده پایان نامه: جایگاه حقوق بشر در گفتمان چپ مارکسیستی در ایران و مقایسه تطبیقی با گفتمان امام خمینی (ره)

چكيده):چكيده شامل هدف تحقيق، روش تحقيق، طرح تحقيق و يافته‌ها و نتايج تحقيق مي‌باشد) موضوع پايان نامه به بررسي جايگاه حقوق بشر در گفتمان چپ مارکسيستي در ايران و مقايسه با گفتمان امام خميني مي پردازد.چپ ها به عنوان نيروي عمده و تاثير گذار در جامعه ايران تاثير بسيار به سزايي در تحولات اجتماعي ايران داشته اند. از زمان سر برآوردن حزب توده تا روزهاي منتهي به انقلاب ايران,چپ در قالب گرايش ها و جريان هاي مختلف فکري در ايران حضوري چشمگير داشته اند.سال هاي 1342 تا 1357 دوراني پر التهاب در تاريخ معاصر ايران براي نيروهاي چپ است دوراني که تمام جهان در التهاب سياسي به سر مي برد.در چهار گوشه جهان انقلاب ها برپاست و مبارزه مسلحانه در جريان. انقلابيون براي به زير کشيدن قدرت سرمايه داري و استقرار نظمي سوسياليستي,دنيايي بدون استثمار,فقر و نابرابري در تلاش و مبارزه اند. در کوبا انقلاب شده است و اين انقلاب را سوسياليستي اعلام کرده اند.مبارزه مردم ويتنام تحت رهبري حزب کمونيست به الگوي مقاومت در برابر تجاوزات نظامي امپرياليسم آمريکا تبديل شده بود.حزب توده که در پس از کودتاي28 مرداد در داخل فرو پاشيده بود و در پي اختلاقات چين و شوروي در خارج از کشور نيز با انشعابات و ازهم گسيختگي روبه رو شده بود. در دل چنين شرايطي است که گروهاي مارکسيستي با روي آوردن به مبارزه مسلحانه دست به مبارزه با رژيم شاه زدند. مبارزه مسلحانه به عنوان مفهوم بنيادي درگفتمان حقوق بشر نقشي پر رنگ به خود گرفت به گونه ي که مبارزه مسلحانه دال مرکزي و ترم اساسي در گقتمان چپ سال هاي 1342تا 1357 شد و تمام اصول و مفاهيم حول اين مفهوم معنا پيدا مي کرد.حقوق بشر که مفهومي مدرن و برآمده از دل تنازعات سياسي,مذهبي اروپاي چديد بود.اما به توجه به کانتکس تاريخي-سياسي حاکم بر ايران و نوع چپ حاکم بر فضاي سياسي ايران حقوق بشر در واقع آن جايگاهي که در نظام هاي ليبرالي داشت را دارا نبود.در واقع از دو زاويه مي توان به مسئله نگاه کرد.اول اينکه گروهاي مارکسيستي در ايران به دليل گرايش هاي فکري که برگرفته از فضاي چپ بين الملي و انقلابات رهايي بخش مسلحانه بود, با تاکيد و اولويت قرار دادن, مبارزه عليه امپرياليسم,نبرد عليه ديکتاتوري و کسب استقلال داخلي, توجه اساسا به حقوق بشرنداشتند. دوم اينکه جريان هاي چپ در ايران در يک سري مفاهيم همچون مسائل زنان و تاکيد بر جمع گرايي در مقابل فرد گرايي بورژوازي که در اعلاميه جهاني حقوق بشر آمده است رويکردي متقاوت دارند.گروهاي مارکسيست معتقد بودند زن در جامعه سرمايه داري چيزي جز يک ابژه جنسي که در اختيار ارباب سرمايه است نيست.آنان بر اين باور بودن با برقراري نظام کمونيستي زن مي تواند آن جايگاه انساني و اجتماعي خود را باز بيابد.