از جمله نقدهای جدی مخالفان عرفان، مستند نبودن مباحث و استفاده از روایات عمدتاً ضعیف برای اثبات مبانی و بیان مباحث عرفانی است؛ ملاک ارزیابی این روایات نیز همان علم الحدیث متعارف است. پاسخهایی به این نقدها داده شده است؛ که از جمله آنها، شهودی بودن عرفان و عدم نیاز آن به نقلیات است. این تحقیق برآن است تا در گام نخست ثابت کند که ابتنای عرفان بر مشاهده و مکاشفه، منجر به بینیازی آن از احادیث نخواهد شد. از آن پس، با نقد سنجه و معیار ارزیابی روایات عرفانی، یعنی علم الحدیث متعارف، زمینه را برای بنیانگذاری راهی برای اعتبارسنجی احادیث عرفانی، با استفاده از مبانی معرفتی فراهم آورد و از این طریق موجب کاستن از پارهای سوء تفاهمات موجود شود. در گام آخر، رسالت این تحقیق آن است که با فراهم آوردن زمینههای اولیه، مسیری برای پالایش آثار عرفانی از احادیث ضعیف و نیز استفاده از منابع روایی غنی شیعه در جهت مستندسازی مباحث عرفانی ارائه دهد. کلید واژه ها: حدیث، حدیث عرفانی، علم الحدیث، عرفان اسلامی، مشاهده، اعتبار، صحیح، ضعیف.