چکیده پایان نامه: بررسی تأثیر فرهنگ سیاسی بر نظام جمهوری اسلامی ایران

هر نظام سياسي دارای فرهنگ‌های خاص خود است که برگرفته از شرایط اجتماعی ـ فرهنگی آن جامعه است. درواقع یک رابطه دوطرفه بین نظام سياسي و فرهنگ سياسي در جامعه وجود دارد. مسئله‌ی اصلی این پژوهش، این است که فرهنگ سیاسی همگون با نظام سياسي مردم‌سالاری ديني چیست؟ و فرهنگ سیاسی مردم‌سالاری دینی در ارتباط با كدام فرهنگ سياسي می‌تواند بالندگي و استمرار خود را داشته باشد؟ در این پ‍‍ژوهش با استفاده از مدل نظری آلموند و وربا كه به تقسیم‌بندی فرهنگ سياسي و رابطه آن‌ها با نظام‌هاي سياسي پرداخته‌اند. تلاش شده تا اين فرضيه اثبات شود كه هرچند تفسيرهاي مختلفي از عناصر جمهوريت و اسلامیت در نظام سياسي بعد از انقلاب در ايران وجود دارد كه هر تفسير می‌تواند با فرهنگ سياسي خاصي همگوني بيشتري داشته باشد به‌طوري‌كه تفسیر نخبی از قانون اساسی و اندیشه امام با فرهنگ سیاسی مشارکتی و نظام جمهوری اسلامی ایران همخوانی بیشتری دارد، درصورتی‌که تفسیر نصبی موجب عدم همخوانی نظام با فرهنگ سیاسی خواهدشد، اما آن‌چه که در عرصه عمل سياسي جريان داشته نشان‌دهنده آن است كه فرهنگ سیاسی مشارکتی همگوني بيشتري با نظام جمهوری اسلامی ایران دارد و تقویت اين فرهنگ سياسي می‌تواند به تقويت مردم‌سالاری ديني در ايران منجر شود. کلید واژها: فرهنگ سیاسی، مردم‌سالاری دینی، قانون اساسی، تحولات، زنان، امام خمینی، نصب، نخب، ولایت‌فقیه