چکیده پایان نامه: تاثیر مبانی هستی شناسی ومعرفت شناسی امام خمینی (س) بر کنش انقلابی ایشان

شناخت اندیشه متفکرانی که خارج از چهارچوب¬های رایج در علوم اجتماعی می¬اندیشیده¬اند، بدون علم و احاطه به تعریفی که آن‌ها از هستی، و مسئله شناخت دارند، گاه می¬تواند زمینه پیدایش استنتاج¬های گمراه‌کننده و انحرافی باشد. امام خمینی (س) به‌عنوان یک اندیشمند سیاسی دارای مبانی ناب و عمیق هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی هستند نگاه ایشان به هستی و مسئله شناخت متفاوت از دیدگاه بسیاری از متفکران دیگر در این زمینه هست. همین دیدگاه امام نسبت به جهان هستی و شناخت است که نگرش جامع و کل‌نگر به هستی و حیات در همه¬ی جنبه¬های مادی و غیرمادی آن را سبب می‌شود و موجب بنیان پیوند بخش دین و سیاست در بینش معرفتی امام می¬شود. بر این اساس همه‌چیز از خدا و به‌سوی خداست و نظام مدیریت اجتماعی و سیاسی انسان¬ها نیز از این مجموعه¬ی الهی جدا نیست و آن نیز باید، به‌سوی خدا باشد این هدف جز با اجرای احکام اسلام و تأسیس حکومت اسلامی محقق نمی¬شود. نگرش کلامی امام به سیاست موجب شد که سیاست جایگاه خود را در شریعت بیابد و حکومت، دستگاه اجرایی چنین سیاستی قرار گیرد. قرآن، سنت، عقل و وحی مهم¬ترین منابع و پایه¬های معرفتی اندیشه امام خمینی (س) محسوب می‌شود. همین نوع نگرش به هستی، نحوه شناخت، و مبانی معرفتی ایشان نقش و جایگاه تعیین‌کننده‌ای در شکل¬گیری معرفت سیاسی ایشان داشته است. بنابراین پایه‌گذاری اندیشه سیاسی امام بر مبانی وجود شناختی و هستی شناختی فلسفه صدرایی سبب می‌گردد امام چه آنگاه‌که از سیاست به‌عنوان یک اندیشمند سخن می¬راند و چه آنگاه‌که در نقش یک کنش گر سیاسی ظاهر می‌شود کاملاً متأثر از دیدگاه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی خود باشد و نهایتاً برای تشکیل حکومت موردنظر خود دست به یک انقلاب بزنند. واژگان کلیدی: امام خمینی (س)، انقلاب، هستی شناسی، معرفت شناسی