از جمله مهمترین و بحث برانگیزترین مسائل عرفان اسلامی، وحدت وجود، تنزیه و تشبیه و شطحیات میباشند. این مباحث از دیرباز، تقریباً در تمامی مکتب های عرفانی جهان، محل توجه بوده و موافقان و مخالفان عرفان، به اظهار نظر در باره ی آنها پرداخته اند. این سه مسئله هم از حیث مفهوم دینی و مدلول عرفانی و هم از جنبه های منطقی، معرفت شناختی و زبانی، مورد توجه قرار گرفته اند. تفسیر و تحلیل سنّتی از این مسائل از دیرباز بر مبنای تفکر ارسطویی که بر مدار منطق دوارزشی می گردد، استوار بوده است اما همواره از سوی عرف، عقل و شرع مورد انتقاد شدید و طرح پرسش هایی قرار گرفته است. بازتفسیر این مسائل از منظر تفکر فازی که بر منطقی چند ارزشی یا بی نهایت ارزشی، استوار است، میتواند به حل این مشکلات و شبهات کمک کند. با کمک تطبیق قواعد فازی شامل مبانی و اصول آن با این سه مسئله در می یابیم که اولاً مهم ترین انگاره های تفکر ارسطویی یعنی اصل تناقض در این مسائل، طرد میشود و ثانیاً اصل تشکیک و درجه پذیری به عنوان مبنای دوم در تفکر فازی در آنها جریان دارد و ثالثاً اصول ناهمسازگاری، پیوستگی در عین پویایی و هم برخگی به عنوان اصول این تفکر در آنها ساری و جاری می باشند. در این رساله همچنین به آراء امام خمینی (س) در خصوص این مسائل اشاره کرده و ارتباط آنها را در مبانی و اصول با تفکر فازی مورد بحث قرار داده ایم. کلید واژگان: امام خمینی(س)، تفکر فازی، تفکر ارسطویی، وحدت وجود، تنزیه و تشبیه، شطحیات، اصل تناقض، تشکیک