چکیده پایان نامه: بررسی تطبیقی مردم سالاری دینی (با تکیه بر نظرات امام خمینی ) و مردم سالاری عرفی (با تکیه بر نظرات رابرت دال و آنتونی گیدنز)

تئوری مردم سالاری دینی که پشتوانه نظری جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار گرفته است، بنا بر نظر امام خمینی  مبتنی بر اندراج مردم سالاری در اسلام است. بنابر این، مردم سالاری دینی، صِرفِ یک روش حکم رانی نیست بلکه شیوه زیست و نحوه سلوک اجتماعی و سیاسی مردمی است که نظام دینی را پذیرفته اند. از این رو جوهره مردم سالاری دینی که عبارت از حاکمیت قوانین الهی و گرامیداشت مردم است با جوهره دموکراسی (مردم سالاری عرفی) که عبارت از حاکمیت مردم و قانون گذاری توسط مردم به صورت توأمان و بر اساس آراء و عقل منقطع از وحی است در تباین قرار می گیرد. بنابر این، مردم سالاری دینی گونه ای از انواع دموکراسی (از قبیل لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی) نیست، بلکه هم عرض با دموکراسی مدعی مدلی از شیوه زیست سیاسی - اجتماعی است که قادر به رفع تناقضات نظری و عملی سایر مدل های سیاسی – اجتماعی از جمله دموکراسی می باشد. پس می توان دموکراسی را (با انواع رهیافت ها و تلقی های مختلف از آن) از نظر مبانی، ماهیت و غایت، با مردم سالاری دینی مقایسه نمود. مردم سالاری دینی به لحاظ مبانی معرفت شناختی از جهت نفی نسبی انگاری فراگیر، و ابتنا بر معرفت حضوری و اشراقی در مقابل عقل حصولی اندیش جزوی راسیونالیستی؛ به لحاظ مبانی هستی شناختی، از جهت بنیاد انگاری وجود مطلق در مقابل بنیاد انگاری کاسموسی و خود بنیادی اومانیستی و نیز نظر به عالم به مثابه نظام احسن و قانونمند در مقابل نگاه به عالم به مثابه «اُبژه»؛ به لحاظ مبانی انسان شناختی، از جهت نگاه به انسان به مثابه «فاعلِ قابل» که با نظر به انسان کامل توان صیرورت و انسان بهتر شدن دارد، در مقابل نگاه به انسان به عنوان اتم نفسانی خود بنیاد و خود محور و «فاعلِ شناسا» و استیلاجو؛ و به لحاظ ماهیت، از جهت «اعتبار مبنایی» بودن مردم سالاری دینی بر اساس «حضور و اشراقِ» موجدِ «حضور در صحنه» و بر اساس «ولایت» در مقابلِ دموکراسی به عنوان «اعتبارِ بنایی» و صِرفِ یک قرار اجتماعی متفاوت می گردد. دو تلقی مختلف از قرار اجتماعی موجب ایجاد دو رهیافت مختلف از دموکراسی شده است. بر اساس تلقی جان لاک، رهیافت دموکراسی به مثابه «نظام سیاسی و حکومتی» و بر اساس تلقی ژان ژاک روسو، رهیافت دموکراسی به مثابه «شیوه زندگی» ایجاد شده است که در این پژوهش، آراء و نظرات رابرت دال به عنوان نماینده رهیافت نخست، و آراء و نظرات آنتونی گیدنز به عنوان نماینده رهیافت دوم با آراء و نظرات امام خمینی  مقایسه می گردد. کلید واژه ها: مردم سالاری دینی، مردم سالاری عرفی، نظام سیاسی و حکومتی، شیوه زیست، امام خمینی ، رابرت دال، آنتونی گیدنز.