از مهمترین مسائل و موضوعات کابینه شریف امامی چگونگی و نحوه ، رويارويي نيروهاي ملي، مذهبي با آن بود.از همین رو پرسش اصلي این پژوهش اين است كه چرا كابينه شريف امامي نتوانست اين گروههای مزبور را با خود همراه ساخته و از نیروی آنان براي فرو نشاندن وضعيت انقلابي جامعه ايران بهره گیرد؟ در پاسخ به این سوال فرضيه پژوهش این است كه سابقه و پیشینه سیاسی شریف امامی و وابستگی او و اعضای کابینه اش به رژیم پهلوی ، بعلاوه عملکرد ضعیف او در عملی کردن شعار آشتی ملی در مقابل رویکرد انقلابی آیتالله خمینی، سبب طرد نیروهای ملی و مذهبی از دولت شریف امامی و عدم موفقیت کابینه وی گشت. از آن جا که گروههاي سياسي و مذهبي هر كدام از زاويه و نگاه خاص خود وارد مبارزه و رويارويي با دولت جديد شده بودند ودولت نيز، براي كنار آمدن با هر یک آن ها رویکردی متفاوت و جداگانه اتخاذ کرده بود. با این همه نفوذ و قدرت معنوي و سياسي مرجعيت در تبعيد (آيتالله خميني) كه از مدتها قبل هدايت انقلابي حركت مردم ايران را بر عهده داشت، امکان هر گونه سازش با رژيم شاه را از میان برده و همچنان ندای انقلاب را سر می داد و جمهوری اسلامی را به عنوان مدل حكومتي جايگزين رژيم شاه مطرح می کرد كه در نهايت گروههاي مختلف سياسي و مذهبي نيز در پيوند با نظرات انقلابي ايشان قرار گرفتند و راهحل برون رفت از بحران فرا روي جامعه ايران را بر كناري شاه از سلطنت و تغيير رژيم شاهنشاهي به جمهوري اسلامي اعلام نمودند. واژه های کلیدی: گروههای ملی و مذهبی، کابینه شریف امامی، بحران انقلابی، رهبری آیتالله خمینی.