باپيروزي انقلاب اسلامي،نظام جمهوري اسلامي مبتني بر آموزه هاي اسلام تكوين يافت.جمهوري اسلامي ضمن پذيرش نهاد هاي مدرني چون رياست جمهوري،مجلس شورا و...در پي احيا و بسط ارزشهاي اسلامي برآمد.آنچه به راي العين قابل مشاهده است،آنست كه عليرغم وجود نهادهاي مدرن در ساختارجمهوري اسلامي، و شباهت ساختاري ميان اين نظام و نظام هاي مدرن ليبرال دمكراتيك،عملكرد اين دو سيستم سياسي با يكديگر متفاوت و متضاد است. مطابق یافته های این تحقیق،دلیل تفاوت و تضاد در عملکرد و الزامات این دو سیستم سیاسی، به تفاوت ایده دولت مدرن و ایده دولت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) باز می گردد.که خود ریشه در تفاوت مبانی فکری فلسفی ايده مدرن دولت و ايده دولت در اندیشه سياسي امام خميني(ره) دارد. در اندیشه مدرن،انسان موجودی خود بنیاد و خودمختار تلقی می شود که به هیچ مرجعی ورای خويش مقید و ملتزم نیست، بنابراین در تنظیم امور زندگی خود بر عقل و علم خویش متکی بوده و صرفاً در پی ارضاء واشباع هر چه بهتر و بیشتر اميال مادي خود است، و غایت و سعادت خود را آزادي و همچنين تمتع روز افزون از مواهب دنيوي حیات می داند.با توجه به این نگرش انسان شناختي،نهاد های سیاسی و اجتماعی مشروعیت خود را از اراده افراد بشر کسب نموده و غایت و هدفشان ایجاد زمینه مناسب برای تامین بهتر و بیشتر امیال بشر،از طریق ایجاد نظم و امنیت در جامعه است.در تقابل با این نگرش،در اندیشه امام خمینی(ره) انسان، نه موجودی خود بنیاد و مستقل، بلکه بنده خداوند تلقی می گردد،که سعادت و کمال مطلوب او در قرب الهی تبلور می یابد.با توجه به این تلقی از ماهیت انسان ،دولت مورد نظر امام، متکفل ایجاد زمینه مناسب برای رشد وتکامل معنوی افراد جامعه بوده وهمچنین با توجه به حاکمیت مطلق خداوند بر هستی و انسان، مشروعیت خود را از اذن الهی کسب می نماید.به اين ترتيب عليرغم وجود شباهتهاي نهادي و ساختاري ميان نظام جمهوري اسلامي و نظام هاي سياسي مدرن ليبرال دمكراتيك،اين دو سيستم سياسي به لحاظ ايده، ماهيت و عملكرد داراي جهت گيري متفاوت و متضادي با يكديگر هستند. كليد واژه ها:دولت، ايده، دولت مدرن، مشروعيت، قانون، غايات دولت،امام خميني(س).