پژوهش حاضر به بررسي «ثبات و تحول در انديشه حكومتي امام خميني(ره) ميپردازد كه منظور از انديهش حكومتي امام(ره) در اين پژوهش بخشي از انديشه سياسي ايشان ميباشد ارتباط تنگاتنگي با حاكم و حكومت اسلامي در نظريه دولت دارد. اين پژوهش كه فارغ از هر گونه گرايش سياسي خاص ميباشد، سعي مي كند كه به اين سؤال اصلي پاسخ دهد: «ابعاد ثبات و تحول در انديشه حكومتي امام خميني(ره) چگونه بوده است؟».فصل اول اين پژوهش، به طرح تحقيق ميپردازد، اما در فصل دوم روش شناسي مطرح ميشود، كه روششناسي مورد استفاده، «روش شناسي برنامههاي پژوهش علمي» ايمره لاكاتوش Imre Lokatus ميباشد. در ادامه همين فصل به چگونگي تحول انديشههاي سياسي – حكومتي پرداخته ميشود. كه تحول در انديشهها بر اساس سه اصل عمومي زمان و مكان (ساختار اجتماعي)، ارزشها و اهداف سياسي و ابزارها و روشهاي عمل سياسي صورت ميگيرد كه توضيح داده ميشود چگونه يك انديشه با توجه به اين سه اصل متحول ميشود.در فصل سوم به سير انديشه حكومتي امام خميني در پنج مرحله: مرحله اول: (1322 تا 1332. مرحله دوم: (1332 تا 1356) ؛ مرحله سوم: (1357 تا 1358)؛ مرحله چهارم: (1358 تا 1366) و مرحله پنجم: (1366 تا 1368) اشاره ميشود.در فصل چهارم: در ابتدا حوزههاي ثابت انديشه حكومتي امام خميني(ره) آورده ميشود كه حوزههاي ثابت آن شامل سه حوزه «ضرورت تشكيل حكومت اسلامي»، «رابطه دين و سياست» و «ولايت فقيه»، ميباشد كه همواره اين سه حوزه در انديشه امام ثابت بوده است. در فصل پنجم نيز به تحولات انديشه حكومتي اشاره خواهد شد كه قبل از ورود به اين بحثها «چگونگي تحول انديشه امام خميني» با توجه به سه اصل عمومي مذكور و يك اصل ويژه به نام «اجتهاد» توضيح داده ميشود و سپس به حوزههاي متحول انديشه حكومتي امام(ره) يعني «شكل حكومت مطلوب»، «نقش مردم در حكومت اسلامي» و «قلمرو اختيارات ولي فقيه» اشاره خواهد شد.