تعددزوجات ازابتكارات اسلام نبوده وبه اصطلاح ازاحكام تأسيسي اسلام نيست بلكه ازاحكام امضايي اسلام است واسلام نيز حدود و قيودي براي آن مقرر فرموده است ازجمله اين قيودكليدي و مهم در جوازتعدد زوجات رعايت اصل«عدالت»است. كه خداوند در آيه سوم سوره نساء مي فرمايد«......فإن خفتم الاتعدلوا فواحده» اولاًمنظور از عدالت ،عدالت در رفتار،گفتار و برخورد با همسران است.ثانياًاگر مردي حتي گمان و خوف اين را داشته باشد كه نمي تواند عدالت را در مورد همسران متعدد مراعات نمايدحق ازدواج مجدد راندارد.برخي از فقهاي نوانديش ازدواج دوم را در صورت بيم عدم اجراي عدالت باطل مي دانند هماننداستادبزرگوارحضرت آيت الله سيد محمد بجنوردي كه مي فرمايندآيه در مقام بيان حكم وضعي است و جمله شرطيه «فإن خفتم الا تعدلوا فواحده»داراي يك شرط و يك جزاي شرط است كه شرط همان عدالت است واگر اين شرط نباشد جوازتعدد زوجات منتفي خواهد شد.ازديگر شرايطي كه در جوازتعددزوجات نقش آفريني مي كندتوان مالي و جنسي مرد است مردي كه نتواند نيازهاي مالي و جنسي همسران رابرآورده كندحق ازدواج مجددراندارد.نكته قابل توجه اينكه در ازدواج مرد تنهاپيشنهاددهنده است وبس،درحالي كه اگرزن قبولي خودرااعلام نكندهيچ امري واقع نمي شودبنابراين مردي كه اطمينان به توانايي خودازنظررعايت عدالت بين چندهمسرراداردوازنظرمالي وجنسي خود راقدرتمندبراي برآوردن نيازهاي آنان مي بيندتنهاحق پيشنهادبه زن جهت ازدواج را دارددرصورتي كه زن معتقدباشدكه مردچنين توانايي راداردمي تواند به آن پيشنهاد جواب مثبت دهد بنابراين جلوگيري ازازدواج مجدددر واقع تضييع حق زن است نه مرديعني حق قبول رااززن سلب مي كند.مضافاًاينكه ازدواج مجدد نه واجب است و نه مستحب،يعني حكم تعددزوجات وجوب و استحباب نداردبلكه امري مباح است كه جلوگيري ازاين امرمباح بيشترزنان رامتضررخواهد كردبويژه آنكه ضرورتي همچون،فزوني تعداد زنان در مقايسه با مردان،نازايي وبيماري مسري زن يا مواردي كه زن به هر دليلي، همسراول خود را از دست داده است ونيازهاي جنسي،مالي،فرهنگي،عاطفي و... قبول چنين پيشنهادي راضروري گرداندودرنهايت اينكه اسلام به زن اين اجازه راداده كه شرط عدم ازدواج مجدد براي مرددرضمن عقدنكاح بگذارد كه اكثر فقهاچنين شرطي را صحيح ووفاي به آن رالازم ميدانند. واژه هاي كليدي:چندهمسري،تعددزوجات،كمونيسم جنسي