چکیده پایان نامه: بررسی حقوق كودكان طبیعی (نامشروع) در ایران و تطبیق آن با كنوانسیون حقوق كودك با رویكردی به مبانی امام خمینی(ره)

واضح است که کودکان امروز آینده جامعه را رقم میزنند. گاه کودکانی پا به عرصه وجود میگذارند که خارج از نکاح والدین خود تکون یافته اند ،بنابراین ضروری است حقوق این کودکان و جایگاهشان در جامعه مورد بررسی قرار گیرد. از دیدگاه اسلام و قانون ایران، کودک طبیعی کودکی است که در نتیجه روابط جنسی نامشروع بین زن و مردی بوجود می آید که عوامل فراوانی در تشدید یا تقلیل آمار این اطفال در جوامع تاثیر دارد از جمله عوامل اجتماعی ، فرهنگی ... تفتوت عمده این اطفال با اطفال قانونی در نسب آنهاست. بی شک اطفال قانونی به والدین خود منسوب می باشند ولی در خصوص اطفال طبیعی بین فقها اختلاف نظر وجود دارد . برخی نسب آنها را به رسمیت شناخته و جز در مورد ارث، از همه حقوق بهره مند می دانند و در مقابل اکثر فقها منکر رابطه نسبی بین طفل و والدین عرفی او شده و تنها ازدواج را استثنا کرده اند. حقوق مدنی ایران نظر گروه دوم را پذیرفته است. مصداق بارز کودک طبیعی ، ولد الزنا می باشد و در مورد کودک ناشی از شبهه و نکاح معاطات و تلقیح مصنوعی اختلاف نظرهایی وجود دارد. درباره حقوق مدنی و کیفری اینگونه افراد، قابل ذکر است که جز در موارد معدودی از تمامی حقوق برخوردارند و این موارد معدود را میتوان در توارث، قضاوت، شهادت، امامت جماعت، و مرجعیت تقلید خلاصه کرد که در مقابل سایر حقوق بسیار ناچیز است . کنواسیون حقوق کودک نیز حقوق اطفال قانونی و طبیعی را یکسان دانسته که با حق شرایط ایران میتوان آنرا طبق موازین اسلام و قانون ایران تفسیر کرد . کلید واژه :کودک طبیعی ، کودک قانونی ، نسب ، زنا ، حقوق مدنی ، حقوق کیفری ، کنوانسیون حقوق کودک.