چکیده پایان نامه: بررسی مقایسه‌ای مفهوم عدالت و تأثیر آن بر ‌ایده حكومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی(س) و افلاطون

براي بررسي مفهوم عدالت وتأثير آن بر حكومت مطلوب باتوجه به دو ديدگاهي كه در اين نوشتار مورد بررسي قرار گرفته اند ،‌يعني افلاطون و امام خميني ،‌ابتدا بايد به تحليل ارزشها پرداخت. چراكه هم مفهوم عدالت و هم ايده حكومت مطلوب ازنوع پديده هاي ارزشي هستند كه اين امر هم باروش هنجار گرايانه قابل بررسي مي باشد.اين مسأله كه بهترين نوع حكومت ،‌حكومتي است كه بايد بر مبناي عدالت رفتار كند،‌از ديرباز مورد توجه بسياري از انديشمندان سياسي بوده است. حكومت مطلوب امام خميني (ره)‌ كه تجسم خود را درشكل ولايت فقيه مي يابد عمدتاً متأثر از درك ويژه ايشان از مفهوم عدالت است. افلاطون نيز عدالت را ويژگي حكومت مطلوب مي داند كه بايد حكومت را بر اساس آن بنيان نهاد. آرمانشهر افلاطون غايتي جز تحقق عدالت ندارد. از نظر افلاطون تنها كسي كه شايستگي حكومت بر جامعه را دارد فيلسوف است ،‌چون داراي صفت عدالت است. آرمانشهر افلاطون كه دركتاب جمهور به تصوير كشانده شده داراي نظم آرماني مبتني بر عدالت و حكومت نخبگان است. امام خميني (ره) هم مفهوم عدالت را يك مفهوم معنوي و الهي مي داند وبه همين جهت عدالت را از خداوند حكيم آغاز مي كند كه به انسان كامل يعني حضرت رسول (ص) سرايت مي كند . بنابراين مفهوم عدالت در انديشه امام خميني (ره) بيشتر رنگ وبوي عرفاني دارد. اما از نظر افلاطون آنچه محوريت دارد انسان است . از نظر وي اگر چه جهان آفرينش طي يك نظم خاص توسط خالق آفريده شده و جهان براساس نظم طبيعي استوار گرديده است ،‌ اما انسان بايد عدالت را ايجاد گرداند تا بتواند به رفاه برسد . در مجموع هم انديشه ي امام خميني (ره) و هم انديشه ي افلاطون اساساً عدالت محور هستند ،‌ولي با وجود قرابت هاي درك آنها از عناصر گفتماني عدالت متفاوت بوده ودر نتيجه حكومت مطلوب امام خميني (ره)‌ اساساً رنگ اخلاقي – ديني مي يابد و مبتني بر معرفت است ،اما حكومت مطلوب افلاطون مبتني بر معرفت اكتسابي است.