عرفا هدف انسان را وصول به مقام فنا ميدانند و براي آن در اين دنيا تلاش ميكنند. استادان عرفان بر اساس وضع شخصي شاگردان به آنها دستورالعملهايي ميدادند تا مسير سلوك را طي كنند. در اين پژوهش بر اساس مدل برنامهريزي و مديريت راهبردي عرفان عملي نظاممند ميشود، لذا مطابق مراحل برنامهريزي و مديريت راهبردي موارد ذيل مشخص شده است: 1- رسالت و مأموريت انسان در دنيا وصول به مقام خليفهالهي است كه در آن مقام كون جامع ميشود. 2- چشمانداز حركت انسان مقام فناي فيالله است كه مقام ظلوميت و جهوليت است. 3- خداوند براي وصول به چشمانداز حركت انسان كه هدف از خلقت وي است نقاط قوت و ضعفي در انسان قرار داده است. از طرفي نخست ساختار وجودي انسان را طوري قرار داده است كه مطلق خواه علمي و عملي است، لذا هميشه عاشق مطلق است. براي هدايت وي عقل كه پيامبر درون است در نهادش قرار داده است. از طرف ديگر چون در دنيا زندگي ميكند قوايي در وي قرار داده است كه اگر در حالت اعتدال نمانند نقاط ضعفي براي انسان ايجاد ميكنند. 4- خداوند علاوه بر نقاط قوت براي وصول انسان به مقصد، پيامهاي خود را توسط پيامبران به انسان ابلاغ كرده است و براي انسان اعمال عبادي مختلفي نظير نماز، روزه، حج و غيره براي بندگانش وضع كرده است تا انسان با بهرهگيري از آنها مراحل مختلف سلوك را طي كند. شيطان نيز يكي از رهزنهاي سلوك انسان است كه در سلوك بايد به آن توجه كرد. 5- انسان بايد از نقاط قوت و فرصتها استفاده كند و با آن به سوي هدفش پرواز كند. بر نقاط ضعف و تهديدها غلبه كند. كلمات كليدي: مديريت راهبردي، عرفان، عرفان عملي، هدف حيات، سلوك