بررسي ديدگاهها و مواضع مهدي بازرگان دربارهي انقلاب اسلامي، مباني و اصول، اهداف، گروههاي مبارز، دستاوردها و در نهايت آسيبشناسي آن، هدف اصلي اين پژوهش به شمار ميرود. روش پژوهش با توجه به بررسي انديشهاي و همچنين بررسي نگرش بازرگان روش توصيفي است. واكاوي انديشهها، عملكرد و مواضع بازرگان پيرامون انقلاب اسلامي با توجه به داعيهدار بودن بازرگان و حضور پررنگش در متن انقلاب ميتواند محققان و علاقمندان را به حقايق حوادث انقلاب نزديكتر كند. يافتههاي اين پژوهش به چند نكتهي اصلي اشاره دارد. بازرگان به عنوان رهبر جنبش روشنفكري ديني تا پيروزي انقلاب يكي از پيشگامان مبارزات انقلاب اسلامي بود و در عرصهي دين و سياست، براي حفظ وحدت به همراه تعامل با ساير گروههاي مبارز مثل روحانيت، گروههاي چپ مثل سازمان مجاهدين خلق، تلاش نمود. وي پس از انقلاب نيز عليرغم كنارهگيري از سياست، از انقلاب دور نشد و تلاش كرد تا با بررسي حوادث انقلاب اسلامي به آسيبشناسي پيرامون آن بپردازد كه از اين نظر ميتوان گفت با گذشت زماني نسبتاً كوتاه از ابتداي انقلاب، نخستين گامها را در اين زمينه برداشت. واژههاي كليدي: بازرگان، انقلاب اسلامي، روحانيت، گروههاي چپ.