در اين پژوهش برآنيم تا جايگاه نور را در عرفان و فلسفة اسلامي مورد بررسي قرار دهيم. به اين منظور آيه مباركه نور را مورد تجزيه و تحليل قرار داديم. موضوع نور در تفسيرهاي عرفاني از حد تفسير يك يا چند آيه فراتر ميرود و پاية يك جهانبيني خاص قرار ميگيرد كه در نظرية ولايت، اهميت خود را نشان ميدهد. تفسير خاصي كه حكما و عرفاي مسلمان از اين آيه ارائه كردهاند، گونهاي وجودشناسي خاص را رقم ميزند. در اين وجود شناسي آفرينش به تابش انوار تشبيه شده است. در اين ميان انتخاب نور به عنوان ابزار و وسيلة بيان مفاهيم، انتخابي شايسته است هنگامي كه همه حكما نور را «ظاهر لنفسه و مظهر لغيره» ميدانند؛ اين خود غناي ذاتي نور را ميرساند در آيات و روايات و سخنان بزرگان چيزهاي زيادي به نور تشبيه شده است؛ خداوند متعال،قرآن، پيامبر(ص)، ائمه(ع)، علم و... با كمي دقت متوجه ميشويم كه همه آنها به يك نقطه مشترك برميگردند. قرآن كه كلام خداوند است به ذات خدا بازميگردد. پيامبر رسول و فرستادة خدا نيز به خداوند برميگردد. ائمه نيز جانشينان رسول خدا هستند، پس آنها هم به خدا باز ميگردند. علم همه نوري است كه توسط خداوند در قلبهاي آماده جاي ميگيرد، بنابراين همه اينها به انوار الهي بازگشت ميكنند. در نهايت ميتوان گفت: منظور از «ها» در «نوره» ذات مقدس پروردگار عالميان است.