مشخصات کتاب: تکاپو برای آزادی (روایتی دیگر از انقلاب مشروطة ایران)

مولف: دکتر علیرضا ملایی توانی
سال: 1399
محل نشر: تهران
نوبت چاپ: اول
صفحات: 309
شمارگان: 500
تکاپو براي آزادي (روايتي ديگر از انقلاب مشروطة ايران)
چکیده:

آزادي، بزرگترين آرمان و خواستة ملي مردم ايران در 150 سال اخير است. اين انديشه که با انگيزة مهار خودکامگي‌ها و حرکت در افق مدرن آغاز شد، شامل دو مرحلة دشوار بود: نخست، از هم گسستن رابطة خودساختة خودکامگان با آسمان به عنوان نمايندگان خدا در حکمراني بر زمين و دوم، همراهي طبقه‌هاي گوناگون جامعه با نخبگان آزاديخواه ايراني. تاکنون به استثناي چند بهار کوتاه، تغيير مناسبات خودکامانه نه با شيوة انقلابي و نه به شيوة اصلاحي، ممکن نشده است؛ لذا، مي‌توان تکاپو براي آزادي و نهادينه کردن آرمان‌هاي آزادي‌خواهانه را پيچيده‌ترين، دشوارترين و پرهزينه‌ترين مسألة 150 سال اخير ايران دانست.
علي‌رغم دگرگوني‌هاي بزرگ و تغييرهاي ساختاري که در بدنه و بافت‌هاي گوناگون جامعة امروز ايران رخ داده است، هنوز در برخي از حوزه‌ها همساني‌هاي فراواني با جامعة ايران روزگار مشروطه مشاهده مي‌شود که اين کتاب مي‌کوشد با يادآوري آنها، خردمندان کشور را به انديشه‌اي ژرفتر دربارة آيندة ايران برانگيزد. ناکارآمدي گستردة نظام اداري و اجرايي کشور، احساس عميق عقب ماندن از ديگرکشورها، فشار طاقت‌فرساي قدرت‌هاي سلطه‌گر بيگانه، فساد چاره‌ناپذير در همة ساختارها، مهاجرت فزايندة ايرانيان به خارج از کشور، بروز نااميدي در ميان قشرهاي گوناگون مردم ايران نسبت به آيندة کشور، بي‌اعتمادي هراس‌انگيز به حاکميت و... نشانگر گوشه‌هايي از همساني‌هاي جامعة پيشامشروطه و وضعيت اکنوني ماست.
نقش‌آفريني طيفي از روشنفکران آگاه، پرنفوذ و مستقل از حاکميت در طرح آرماني براي آيندة کشور و مشارکت فعال جمعي از روحانيون آزادي‌خواه، وجه مميزة جامعة روزگار مشروطه به شمار مي‌رود. از آن پس به علت سرکوب‌هاي ساختاري نظام‌هاي استبدادگر، به استثناي چند بهار کوتاه، نه خبري از انسجام گستردة روشنفکران منتقد و ايده‌پرداز و نه اپوزيسيون نيرومند دموکراسي‌خواه بود و نه حتي ائتلاف آنها با روحانيون آزادانديش شکل گرفت. امروزه، نقش انتقادي و آزادي‌خواهانة روحانيت به علت دستيابي به قدرت سياسي کمرنگ شده است و منتقدان آزادي‌خواه نيز نمي‌توانند براي تغييرات اصلاحي گسترده و اثربخش، ائتلافي فراگير شکل دهند تا گره‌هاي کور و پيچيدة مسير آزادي‌خواهي را بگشايند.
به هر حال، جامعة ايران در دو دورة حکومت مظفرالدين شاه و محمدرضاشاه، راه برون رفت از وضعيت استبدادگرانه را در انقلاب جست که نخستين حرکت به انقلابي در چهارچوب نظام سياسي مستقر و دومين حرکت به انقلابي اجتماعي و سرنگوني کامل نظم مستقر انجاميد. آزادي‌خواهي در هر دو انقلاب، آرمان اصلي به شمار ميرفت که در انقلاب اول، گامهاي بلندي در اين مسير برداشته شد. در انقلاب مشروطه، آزادي‌خواهي در پرتو نظم‌هاي نوين سياسي و در انقلاب اسلامي در پرتو آموزه‌هاي ديني جست‌وجو شد. آنچه روشن است اينکه، تجربة هر دو انقلاب براي نسل کنوني خواندني و عبرت‌انگيز به شمار مي‌رود؛ لذا تکاپو براي آزادي در انقلاب مشروطه، موضوع اصلي اين کتاب است.
در انقلاب مشروطه، انديشة قانون‌خواهي مدرن براي دگرگوني مبناي مشروعيت حکمراني از نگره‌هاي آسماني به قرارداد اجتماعي، سرشت حرکتي آزادي‌خواهانه را شکل داد که پس از فراز و فرودهاي فراوان ابتدا در جنبش عدالتخانه، سپس تأسيس مجلس شوراي ملي و سرانجام، نظام مشروطه تبلور يافت. اما صد افسوس که در دورة پهلوي، مبناي مشروعيت آسماني در چهارچوب انديشه‌هاي فرة ايزدي ايران باستان و در دورة جمهوري اسلامي در چهارچوب تفکر سياسي شيعه بازتوليد شد.
نگارنده در اين کتاب کوشيده است در پرتو نگرش «تاريخيت» با انديشه دربارة انقلاب مشروطه، تجربة زيستة ايرانيان در مواجهه با مدرنيته و جايگاه و نقش اين انقلاب را در آگاهي تاريخي مردم ايران بررسي کند. مواجهه با مدرنيته، تقدير تاريخي انسان غير غربي به شمار مي‌رود و انقلاب مشروطيت ايران جزئي از اين مواجهة ناگزير است. در عين حال، تجربة مشروطه در مواجهة ايرانيان با مدرنيته، امري يکتا و ناتمام و تنها بخشي از اين مواجهة در جريان است.
نويسنده ادعا ندارد که از اين کليشه‌ها و کلان‌روايت‌ها فراتر مي‌رود، زيرا به کلان‌روايت گسترش آزاديخواهي و پيشرفت باور داشته و در همان حال، مي‌کوشد مشروطيت را در پيوند با اکنونيتمان بازخواني کند و چون آزادي و استقرار دموکراسي را همچنان بزرگترين دغدغة جامعة ايران مي‌شمارد، نام اين کتاب را تکاپو براي آزادي نهاده است؛ تکاپويي که هنوز در ميانة راه آن قرار داريم. مشروطه‌خواهان، خط‌شکن استبداد بودند؛ لذا تاريخ مشروطيت به عنوان طلايه‌دار آزادي بايد بارها خوانده شود.
کتاب تکاپو براي آزادي (روايتي ديگر از انقلاب مشروطة ايران) به قلم دکتر علیرضا ملایی توانی در 10 فصل و 309 صفحه به نگارش درآمده است. فصل اول: تبيين عوامل وقوع انقلاب مشروطه؛ فصل دوم: جنبش عدالتخانه؛ فصل سوم: چرخش گفتماني، گذار از عدالت به آزادي؛ فصل چهارم: تلاش براي استقرار مشروطه ؛ فصل پنجم: مشروطيت در بحران؛ فصل ششم: خودکامگي در بحران؛ فصل هفتم: فتح تهران و انقلاب دوم؛ فصل هشتم: چيرگي محافظه‌کاران؛ فصل نهم: اولتيماتوم روسيه و پايان جنبش مشروطه و فصل دهم: تأملي در ناکامي مشروطة ايراني.
نگارندة اين اثر، درصدد بررسي و تحليل مفهوم آزادي و طرح انديشه‌هاي متفکران ايراني و تحليل نحوة خوانش آنها از مفهوم آزادي و حتي شرح وجه مسأله‌مند (پروبلماتيک) آزادي نبوده، بلکه مي‌کوشد مشروطيت را به مثابة جلوة عيني انديشه و عمل آزادي‌خواهانه بنگرد. نيز تکاپو براي آزادي را به مثابة گسست از خودکامگي و نشانة گذار به دورة مدرن برشمرده و با يادآوري اين ميراث بزرگ فکري، آرمان آزادي را فراتر از هر آرمان ديگري حتي عدالت، در افق زندگي سياسي - اجتماعي ايران امروز معرفي کند. بنابراين، نگارنده آزادي را ستوده و مشروطيت را به علت گشودن چنين افقي به روي ايرانيان به مثابة حرکتي رهايي‌بخش مي‌نگرد و قصد دارد تکاپوي آزادي‌خواهي ايرانيان در برابر خودکامگي‌هاي زمانة خود را روايت کند. لذا منظور از «روايتي ديگر» - در عنوان کتاب - تأکيد بر وجه روشنگر، رهايي‌بخش و نقد رفتار استبدادگرانه‌اي مي‌باشد که در جاي جاي کتاب بازتاب يافته است.