با وجود تمامي موفقيت هايي که پس از گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب در مورد زنان کشورمان شاهد آن بوده ايم، به نظر مي رسد هنوز هم نياز است به لحاظ فرهنگي و به دليل وجود برخي باورها در بين قشرهايي از جامعه در مورد مسائل زنان، اقدامهاي آموزشي به شکل زير بنايي انجام شود. همانطور که مي دانيم مردان در حقوق اسلامي اختياراتي دارند که برخي از افراد از اين اختيارات سوء استفاده کرده و از آنها براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي کنند. بحث ازدواج مجدد زوج و منع زوجه از اشتغال از جمله اختياراتي هستند که شرع و قانون به مردان داده است که ما با بررسي شروط ضمن عقد نکاح و بطور خاص اين دو شرط، اين اختيار مرد را محدود مي کنيم. اين راهکار ما بر مبناي شرع و قانون است چرا که دين براي حل مسائل و مشکلات زنان، کارکردهاي مؤثري دارد که اگر دين بصورت کامل و ناب وارد زندگي زنان شود، به جرأت مي توان گفت که بسياري از مشکلات و مسائل زنان و در نتيجه معضلات اجتماعي حل خواهد شد. اين تحقيق که به روش کتابخانه اي تهيه شده مشتمل بر سه فصل مي باشد. فصل اول (کليات) شامل دو بخش است، در بخش اول جايگاه و ضرورت بحث بررسي گرديده و در بخش دوم مفهوم واژه هاي کليدي تحقيق بيان شده است. در فصل دوم به بررسي جايگاه شروط در عقود پرداخته ايم، در بخش اول اين فصل شروط ضمن عقد نکاح و در بخش دوم قاعده المؤمنون عند شروطهم بررسي شده اند. فصل سوم دو مصداق از شروط ضمن عقد نکاح تحليل شده است که بخش اول به شرط عدم ازدواج مجدد زوج و بخش دوم به شرط حق اشتغال زوجه اختصاص دارد. کليد واژه: عقد، نکاح، شرط، ازدواج مجدد، اشتغال.