مشخصات کتاب: عوامل ساختاری بحران امنیتی در اسرائیل

دولت اسرائيل نمونه‌ای از دولتهاي تصنعي و تحميلي است كه فرايند دولت سازي را به صورت طبيعي طي نكرده، بلكه براساس ايده‌هاي جنبش صهيونيستي و با تلاش رهبران اين جنبش ايجاد شده است. مطالعه روندي كه منجر به تأسيس اسرائيل در سال 1948 گرديد به روشني اين مسأله را مشخص می‌سازد. زماني كه بنيانگذاران اسرائيل در اواخر قرن 19 تصميم به تأسيس دولت يهودي گرفتند نه سرزميني در اختيار داشتند و نه جمعيتي.
موجوديت يافتن جمعيت يهودي در سرزمين فلسطين دو عنصر سرزمين و جمعيت رابراي تشكيل دولت اسرائيل فراهم كرد. بنابراين رهبران جنبش صهيونيسم تلاش براي تأسيس دولت اسرائيل را آغاز كردند. اما اين روند و فراهم آمدن عناصر لازم براي تشكيل دولت اسرائيل به صورت طبيعي و بدون برخورد با مانع نبود. زيرا جمعيت بومي ساكن در فلسطين و دولتها و ملتهاي منطقه با تأسيس دولت يهودي مخالف بودند و در مقابل روند تشكيل دولت اسرائيل مقاومت می‌كردند.
این ویژگی اسرائیل موجب ایجاد ساختارهای بحران‌زا و فعال شدن عوامل ساختاری متعارض و ناسازگار با امنیت اسرائیل شده و ناامنی دائمی برای اسرائیل را در پی آورده است. ويژگي تصنعي و تحميلي بودن اسرائيل هم از درون اسرائيل را با مشكلات امنيتي روبه‌رو می‌سازد و هم در نظام منطقه‌ای و در برخورد با ديگر كشورهاي منطقه اين دولت را دچار مشكل می‌كند. لذا نگراني امنيتي اسرائيل هم از مسائل دروني وهم از مشكلات بيروني اين كشور ناشي می‌شود. با توجه به وضعيت دروني اسرائيل، اين دولت نگران شكل گرفتن و بروز شرايطي است كه می‌تواند بر موجوديت آن تأثير منفي داشته باشد. از اين رو همواره می‌كوشد از بروز چنين وضعيتي جلوگيري كند. لذا سياست تقويت عناصر شكل دهنده و تقويت كننده دولت را پي می‌گيرد. سياستهايي چون شهرك‌سازي، تشويق مهاجرت، جلوگيري از بازگشت آوارگان فلسطيني، تحت فشار قرار دادن فلسطينيان براي خروج از فلسطين و مقابله با آثار و ابنيه اسلامي و فلسطيني و برخورد با هر عاملي كه می‌تواند كم رنگ كننده هويت اسرائيلي و متزلزل كننده همبستگي دروني اين كشور باشد، همه از جمله سياستهايي است كه براي تقويت هويت اسرائيلي و عناصر تشكيل دهنده اين دولت صورت می‌گيرد. از طرف ديگر با توجه به شرايط محيطي، اسرائيل در درون نظام منطقه‌ای خاورميانه عامل مزاحم و موجوديتي ناخوانده محسوب می‌شود. از اين جهت در تعارض با اجزا و عناصر ديگر نظام منطقه‌ای قرار دارد. لذا آنها را در مقابل خود و دشمن خود می‌شناسد و از ناحيه آنها احساس خطر می‌كند. تلاش براي دستيابي به موقعيتي كه بتواند اعضاي ديگر نظام منطقه‌ای را با اسرائيل همراه سازد و يا آنها را مغلوب اين كشور نمايد و يا حداقل از حالت مناقشه با اسرائيل خارج سازد، در واقع ناشي از نگرانيهايي است كه از اين جهت حس می‌كند.
اين كتاب داراي سه فصل مي‌باشد كه در انتها نتيجه‌گيري و منابع و مأخذ نيز به آن اضافه شده است.
عناوين فصول
فصل اول: اسرائيل و بحران امنيتي دائمي
فصل دوم: اسرائيل و استراتژيهاي امنيتي
فصل سوم: عوامل مؤثر بر بروز بحران امنيتي در اسرائيل