گزارش نشست علمی "تاریخ نگاری انقلاب اسلامی (رویکرد های نظریه ای و مفهومی)"

۲۴ دی ۱۴۰۲

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، نشست علمی "تاریخ نگاری انقلاب اسلامی (رویکرد های نظریه ای و مفهومی)" با حضور دکتر داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران در روز سه شنبه 26 دی ماه 1402 برگزار شد.

 

در این نشست دکتر داریوش رحمانیان سخنان خود را با تأکید بر تاریخ نظریه ­ای آغاز کرد و به دفاع از تاریخ نظریه ­ای و ضرورت و فایده آن پرداخت. وی مفهوم تاریخ نظریه ­ای و مفهومی را پیچیده دانست که در ایران از ورود به این عرصه غفلت شده است. از این رو رشته تاریخ با وجود داشتن پژوهشگران توانمند و برجسته، اما نهاد رشته و نظام آموزشی رشته تاریخ از دنیا عقب مانده است و به یک معنا، همچنان در یک وضعیتی باقی مانده است که اسپنسر در قرن 19 بدان پرداخت و اظهار داشت تاریخ­ دانان کارگر و عمله هستند و جامعه شناسان معمار.

رحمانیان در ادامه به موضوع «انقلاب» پرداخت و تعبیر «انقلاب اسلامی» را از منظر تاریخ نگاری، دارای جهت گیری و قابل مناقشه دانست. به عقیده وی، وظیفه مورخ این نیست که روایت­ها را روی هم قرار دهد و تاریخ قدسی بنویسد بلکه کار علم تاریخ این است که جنبه قدسیانه تاریخ را زیر سؤال ببرد. زیرا عرصه تاریخ، عرصه دیو و فرشته سازی نیست؛ چرا که این موضوع زیان بار و آفت ­ساز است. رحمانیان سپس با طرح این پرسش، سخنان خود را ادامه داد: چرا انقلاب سال 1357، اسلامی شد؟

 

وی اظهار داشت درباره زمینه­ های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انقلاب حرف و مناقشه ­ای نیست زیرا شرایط جامعه ایران در دهه30، 40 و 50 به گونه ­ای تند و رادیکال شده بود که وقوع انقلاب قابل پیش بینی­ بود. اما موضوعی که مغفول واقع شده است این است که چرا انقلاب به شکل اسلامی اتفاق افتاد؟ چرا بسیج توده­ها و رهبری انقلاب در مراحل مختلف آن اینگونه رقم خورد؟ وی معتقد است آنچه به ما در تبیین این موضوع کمک می­کند نظریه تحلیل گفتمان و جابه ­جایی گفتمانی است. که در تاریخ معاصر ایران پراهمیت است. فهم مختلف ابعاد تاریخ معاصر تنها با نظریه تحلیل و جابه جایی گفتمانی امکان پذیر است و نظریه­ های دیگر در این زمینه ناکارآمد هستند. به عنوان مثال در تبیین انقلاب مشروطه، ضمن اهمیت به عوامل مختلف، باید به گفتمانی که در آن زمان بر فضای ایران چیره شد توجه کرد که این امر مستلزم توجه به آثار میرزا ملکم خان، طالبوف، مستشارالدوله، زین العابدین مراغه­ای است. ولی بعد از انقلاب مشروطه یک جابه­ جایی گفتمانی شکل گرفت که در آن مشروطه ­طلبی و قانون خواهی می­تواند به رشد بینجامد به یک معنا تضعیف شد و یک گفتمان جدید روی کار آمد که در آن بیشتر روی تأسیس دولت مقتدر مرکزی و آمدن مشت آهنین تأکید می­شد و در ابتدای این گفتمان رضاخان و سپس رضاشاه روی کار آمد. بنابراین اگر این جابه­ جایی گفتمانی را در تبیین­ های خود مغفول واقع دهیم در تحلیل­ های خود دچار مشکل می­شویم.

 

رحمانیان در ادامه افزود بعد از کودتای 28مرداد1332 و انسداد سیاسی ایران 4 گفتمان اصلی در فضای فکری ایران چیره شد که در اسلامی ساختن انقلاب ایران بسیار مؤثر بودند و اینجاست که کنش نظریه ­ای در تاریخ ره­گشا می­شود و به کمک ما می­آید. این 4 گفتمان عبارت بودند از:

1.گفتمان غرب ­زدگی: در این گفتمان غرب بیگانه شد و نظام حاکم بر ایران به عنوان نماینده غرب به دیگری تبدیل شد و به این ترتیب دچار بحران مشروعیت شد و «شعار مرگ بر آمریکا»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» ترویج پیدا کرد.

2.گفتمان بازگشت به خویشتن: افرادی چون شریعتی، داریوش شایگان، احسان نراقی، حمید عنایت و... مروج آن بودند.

3.گفتمان جهان سوم گرایی: این گفتمان نیز مبتنی بر غرب ستیزی بود و تأکید داشت که جهان سوم باید قلم بر دست گیرد و خودش را روایت کند.

4. گفتمان اسلام سیاسی: امام خمینی و گروه­های مذهبی مروج آن بودند.

 

رحمانیان در ادامه به اهمیت کاربرد نظریه در تاریخ پرداخت و افزود نظریه­ ها و مفاهیم ابزاری در دست مورخان هستند برای اینکه با آن بخشی از واقعیت را تحلیل، تفسیر و تبیین سازند ولی در عین حال نباید ادعایی داشته باشند که با یک یا چند نظریه قادر به فهم کل تاریخ هستند. سپس مفهوم نظریه هایی که برای تبیین وفهم انقلاب اسلامی راه­گشا هستند را برشمرد و درباره آنها توضیحاتی ارائه دادند.

 

از جمله این مفهوم / نظریه ­ها عبارت بودنداز:

نظریه مارکس

نظریه ­های مبتنی بر جنسیت

نظریه گسست نسل­ها

نظریه ساموئل هانتیگتون در کتاب سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی

نظریه وابستگی جان فوران

نظریه توسعه ناموزون هانتیگتون

نظریه ­های نخبه­ گرا، نخبگی، روابط نخبگان با توده مردم

نظریه ­های مربوط به ملت­سازی و دولت­سازی

 

رحمانیان در پایان تأکید داشت که هیچ نظریه و روش واحدی نمی­تواند، هیچ پدیده واحد انسانی را به طور کامل تبیین کند به خصوص پدیده انقلاب که خیلی پیچیده است بنابراین برخی صاحب نظران و محققان به درستی اعلام کردند که باید از دوگانه ­هایی چون کنش و اراده، ساختار و جامعه، زمین و زمانه بیرون بیاییم و چندگانگی، چندگونگی و تکثر در روش­شناسی را بپذیریم. در پایان افزود نه انقلاب و نه هیچ پدیده جامعه تاریخی انسان نمی­ تواند موضوع اختصاصی یک رشته واحد باشدبنابراین باید به مطالعات میان­ رشته ­ای، چند رشته­ ای و فرارشته ­ای در مطالعات بخصوص درباره انقلاب روی آوریم و آن را تقویت سازیم.

 

فایل صوتی نشست:

دانلود فایل صوتی

 

گزارش تصویری: